[فعل]

to respawn

/ˌriːˈspɔːn/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: respawned] [گذشته: respawned] [گذشته کامل: respawned]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دوباره زنده شدن (بازی کامپیوتری)

  • 1.On level five of the game, enemies respawn very quickly.
    1. در مرحله پنج، دشمن‌ها خیلی سریع دوباره زنده می‌شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان