Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . منبع
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
resource
/ˈriː.sɔːrs/
قابل شمارش
1
منبع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
منبع
1.a valuable resource
1. یک منبع باارزش
2.Local mineral resources
2. منابع معدنی محلی
3.natural resources
3. منابع طبیعی
تصاویر
کلمات نزدیک
resounding
resort
resonate
resonant
resonance
resourceful
resourcefully
respawn
respect
respectability
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان