Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بازراهاندازی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
restart the computer
/riˈstɑrt ðə kəmˈpjutər/
1
بازراهاندازی کردن
مجددا شروع کردن، ریستارت کردن
مترادف و متضاد
reboot the computer
تصاویر
کلمات نزدیک
restart
rest with
rest stop
rest on one's shoulders
rest on
restate
restaurant
restaurant car
restaurateur
rested
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان