[قید]

reverse-charge

/rɪˌvɜːrs ˈtʃɑːrdʒ/
غیرقابل مقایسه

1 با سرویس میزبان (تماس گرفتن)

  • 1.I didn't have any money so I had to call reverse-charge.
    1. من هیچ پولی نداشتم برای همین مجبور شدم با سرویس میزبان تماس بگیرم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان