Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . با سرویس میزبان (تماس گرفتن)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
reverse-charge
/rɪˌvɜːrs ˈtʃɑːrdʒ/
غیرقابل مقایسه
1
با سرویس میزبان (تماس گرفتن)
1.I didn't have any money so I had to call reverse-charge.
1. من هیچ پولی نداشتم برای همین مجبور شدم با سرویس میزبان تماس بگیرم.
تصاویر
کلمات نزدیک
reverse the charges
reverse gear
reverse discrimination
reverse
reversal
reversed
reversible
reversing light
revert
review
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان