[صفت]

shitfaced

/ʃˈɪtfeɪst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more shitfaced] [حالت عالی: most shitfaced]

1 مست و پاتیل

culturally sensitive informal
مترادف و متضاد very drunk
  • 1.She was so shitfaced by the end of the night that she could barely stand up straight.
    1. آخر شب او به‌قدری مست و پاتیل بود که به‌سختی می‌توانست روی پایش صاف بایستد.
to get shitfaced
مست و پاتیل شدن
  • When they brought in that keg, I knew I was going to get shitfaced.
    وقتی که آن بشکه را به داخل آوردند، می‌دانستم که قرار است مست و پاتیل شوم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان