Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آدم عوضی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
shithead
/ʃˈɪthɛd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آدم عوضی
آدم منزجرکننده
culturally sensitive
disapproving
informal
مترادف و متضاد
jerk
1.My manager is such a shithead, always piling more work on me at the last minute.
1. مدیرم یک آدم واقعاً عوضی است، همیشه در دقایق آخر کلی کار بیشتر روی سرم میریزد [به من میدهد].
2.OK, which one of you shitheads took my phone?
2. خیلی خب، کدام یک از شما آدمهای عوضی موبایل من را برداشته است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
shitfaced
shitbox
shitass
shit hits the fan
shit rag
shithouse
shitshow
built like a brick shithouse
stick like shit to a shovel
up shit creek
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان