Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به یک شکل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
similarly
/ˈsɪmələrli/
غیرقابل مقایسه
1
به یک شکل
به طور مشابه
1.Cars must stop at red traffic lights; similarly, bicycles should stop too.
1. ماشینها باید پشت چراغ قرمز بایستند، به طور مشابه، دوچرخهها نیز باید توقف کنند.
2.The children were similarly dressed.
2. بچهها به یک شکل لباس پوشیده بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
similarity
similar
simian
sim card
sim
simile
simmer
simmons
simon
simon says
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان