[صفت]

sisterly

/ˈsɪstərli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more sisterly] [حالت عالی: most sisterly]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 خواهرانه

معادل ها در دیکشنری فارسی: خواهرانه
  • 1.She gave him a sisterly kiss.
    1. او به او بوسه ای خواهرانه زد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان