Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نوبت
2 . نشست
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
sitting
/sˈɪɾɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نوبت
بار، دفعه
2
نشست
جلسه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اجلاس
نشست
مترادف و متضاد
meeting
session
تصاویر
کلمات نزدیک
sitter
site
sitcom
sitar
sit-up
sitting duck
sitting in a catbird seat
sitting room
sitting tenant
situate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان