Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . روزی (در آینده)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
some day
/sʌm deɪ/
غیرقابل مقایسه
1
روزی (در آینده)
یک روزی
مترادف و متضاد
one day
sometime
immediately
1.Some day I will go to Germany.
1. روزی به آلمان خواهم رفت.
2.Some day the war between me and myself will end.
2. روزی جنگ بین من و خودم تمام خواهد شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
some
somber
somatic
solvent abuse
solvent
some people are moving to the suburbs.
some time
somebody
someday
somehow
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان