Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ربطی به چیزی داشتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
something to do with
/ˈsʌmθɪŋ tu du wɪð/
1
ربطی به چیزی داشتن
1.I don’t know what he does exactly, but I know it has something to do with computers.
1. من دقیقا نمیدانم او چکاره است، اما میدانم که یک ربطی به کامپیوتر دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
something
somersault
someplace
someone’s got it bad
someone’s face light up
sometime
sometimes
somewhat
somewhat attractive
somewhere
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان