[اسم]

spaghetti

/spəˈgɛti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اسپاگتی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اسپاگتی
  • 1.Drain the spaghetti well.
    1. خوب اسپاگتی را آبکش کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان