Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . وقت سپری کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
spend time
/spɛnd taɪm/
1
وقت سپری کردن
وقت گذراندن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
گذراندن
1.I don't spend time with my family.
1. من با خانوادهام وقت نمیگذرانم.
تصاویر
کلمات نزدیک
spend money like water
spend money
spend
spencer
spelling
spender
spending
spending money
spendthrift
spent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان