[صفت]

sporty

/ˈspɔːrti/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: sportier] [حالت عالی: sportiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اسپرت ورزشی

a sporty cotton top
یک تاپ نخی اسپرت

2 اهل ورزش ورزش‌دوست

  • 1.I'm sporty so I don't smoke.
    1. من اهل ورزش هستم، بنابراین سیگار نمی‌کشم.

3 پرسرعت و اسپرت (خودرو)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان