[اسم]

stamina

/ˈstæmɪnə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 استقامت توان بدنی، بنیه

معادل ها در دیکشنری فارسی: استقامت بنیه
  • 1.exercises aimed at increasing stamina
    1. ورزش هایی به هدف افزایش بنیه بدنی
  • 2.It takes a lot of stamina to run a marathon.
    2. دویدن در دوی ماراتن توان بدنی زیادی می طلبد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان