[صفت]

stirring

/ˈstəːrɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more stirring] [حالت عالی: most stirring]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مهیج شورانگیز، هیجان‌انگیز

مترادف و متضاد rousing
  • 1.The Prime Minister made a stirring speech.
    1. نخست‌وزیر سخنرانی شورانگیزی کرد.
stirring songs
آهنگ‌های مهیج

2 فعال پویا، پرجنب‌وجوش

مترادف و متضاد active
a stirring politician
یک سیاست‌مدار فعال
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان