Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . چاپلوس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
subservient
/səbˈsɜːrviənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more subservient]
[حالت عالی: most subservient]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
چاپلوس
چرب زبان
مترادف و متضاد
obsequious
servile
1.The press was accused of being subservient to the government.
1. مطبوعات متهم به چاپلوسی کردن برای دولت شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
subsequently
subsequent
subsection
subscription
subscriber
subset
subside
subsidence
subsidiarity
subsidiary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان