[صفت]

subsidiary

/səbˈsɪdieri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more subsidiary] [حالت عالی: most subsidiary]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تابعه

مترادف و متضاد additional
  • 1.subsidiary company
    1. شرکت تابعه
[اسم]

subsidiary

/səbˈsɪdieri/
قابل شمارش

2 شرکت تابعه

  • 1.She’s working for an overseas subsidiary of the company.
    1. او برای یک شرکت تابعه در خارج از کشور کار می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان