[اسم]

suitability

/ˌsuːtəˈbɪləti/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شایستگی سزاواری

معادل ها در دیکشنری فارسی: تناسب مناسبت
  • 1.Nobody could doubt her suitability for the job.
    1. هیچکس در شایستگی او برای شغل تردید نداشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان