[اسم]

supporter

/səˈpɔːrt̬.ər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 حامی طرفدار

  • 1.Supporters of the bill expect it to pass.
    1. حامیانه این لایحه انتظار تصویب شدن آن را دارند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان