Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تسلیم شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
throw in the towel
/θroʊ ɪn ðə ˈtaʊəl/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تسلیم شدن
کنارهگیری کردن
1.Three of the original five candidates have now thrown in the towel.
1. سه تا از پنج نامزد اکنون کنارهگیری کردهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
throw in
throw cold water on something
throw away
throw a monkey wrench into works
throw a housewarming party
throw money at something
throw off
throw on
throw one's guts up
throw oneself at someone's feet
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان