Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . رگبند
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
tourniquet
/ˈtɜːrnəkət/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رگبند
شریانبند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رگبند
شریانبند
گارو
1.Apply a tight tourniquet above the wound.
1. بالای زخم رگبند را وصل کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
tourney
tournedos
tournament organizer
tournament
tourmaline
tours
tourtiere
tousle
tousled
tout
کلمات نزدیک
tournament
touristy
tourist visa
tourist trap
tourist information office
tousle
tousled
tout
tow
tow truck
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان