[اسم]

tourniquet

/ˈtɜːrnəkət/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 رگ‌‌بند شریان‌بند

معادل ها در دیکشنری فارسی: رگ‌بند شریان‌بند گارو
  • 1.Apply a tight tourniquet above the wound.
    1. بالای زخم رگ‌بند را وصل کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان