Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تراژدی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
tragedy
/ˈtræʤədi/
قابل شمارش
[جمع: tragedies]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تراژدی
مصیبت، فاجعه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تراژدی
مصیبت
مترادف و متضاد
calamity
catastrophe
disaster
fortune
joy
1.Harry's enormous jealousy led to the tragedy in their family.
1. حسادت زیاد از حد "هری" منجر به مصیبتی در خانواده شد.
2.If you had your choice between seeing a comedy or a tragedy, which play would you choose?
2. اگر شما انتخابی بین دیدن کمدی و تراژدی داشتید، کدام نمایش را می دیدید؟
تصاویر
کلمات نزدیک
tragedian
tragacanth
trafficking
trafficker
traffic warden
tragic
tragically
tragicomedy
trail
trailer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان