[اسم]

trailer

/ˈtreɪlər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پیش‌نمایش پیش‌پرده، تریلر

معادل ها در دیکشنری فارسی: تیزر
  • 1.He featured in the trailer for the movie.
    1. او در پیش‌نمایش فیلم بازی کرد.
  • 2.You can download the trailer here.
    2. می‌توانید پیش‌نمایش را این‌جا دانلود کنید.

2 واگن چرخ‌دار

  • 1.The car was pulling a trailer with motorcycle on it.
    1. ماشین داشت یک واگن چرخ‌دار را که رویش موتور سیکلت بود، می‌کشید.
  • 2.The car was towing a trailer with a boat on it.
    2. ماشین یک واگن چرخ‌دار را که قایقی روی او بود، بکسل می‌کرد.

3 خانه سیار

مترادف و متضاد mobile home
  • 1.A trailer was attached to the rear of the truck.
    1. یک خانه سیار به پشت کامیون وصل بود.
  • 2.We hooked the trailer to the back of the car.
    2. ما خانه سیار را به پشت ماشین قلاب کردیم.

4 تریلی

معادل ها در دیکشنری فارسی: تریلی
  • 1.Forty trailers were loaded with fish.
    1. چهل تریلی با ماهی پر شدند.
  • 2.There was a trailer in the road.
    2. یک تریلی در جاده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان