Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پیشنمایش
2 . واگن چرخدار
3 . خانه سیار
4 . تریلی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
trailer
/ˈtreɪlər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیشنمایش
پیشپرده، تریلر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تیزر
1.He featured in the trailer for the movie.
1. او در پیشنمایش فیلم بازی کرد.
2.You can download the trailer here.
2. میتوانید پیشنمایش را اینجا دانلود کنید.
2
واگن چرخدار
1.The car was pulling a trailer with motorcycle on it.
1. ماشین داشت یک واگن چرخدار را که رویش موتور سیکلت بود، میکشید.
2.The car was towing a trailer with a boat on it.
2. ماشین یک واگن چرخدار را که قایقی روی او بود، بکسل میکرد.
3
خانه سیار
مترادف و متضاد
mobile home
1.A trailer was attached to the rear of the truck.
1. یک خانه سیار به پشت کامیون وصل بود.
2.We hooked the trailer to the back of the car.
2. ما خانه سیار را به پشت ماشین قلاب کردیم.
4
تریلی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تریلی
1.Forty trailers were loaded with fish.
1. چهل تریلی با ماهی پر شدند.
2.There was a trailer in the road.
2. یک تریلی در جاده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
trail
tragicomedy
tragically
tragic
tragedy
trailer park
trailer truck
trailing
train
train driver
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان