Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دردسرساز
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
troublemaker
/ˈtrʌblmeɪkər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دردسرساز
آشوبگر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آتشبیار
آشوبگر
اخلالگر
مفسدهجو
آتشافروز
1.He had the reputation of being a troublemaker in high school.
1. او در دبیرستان به دردسرساز بودن مشهور بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
troubled childhood
troubled
trouble spot
trouble
trotter
troubleshoot
troubleshooter
troubleshooting
troublesome
trough
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان