Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پرگو
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
verbose
/vɜrːˈboʊs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more verbose]
[حالت عالی: most verbose]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پرگو
مطول، پرگویانه
مترادف و متضاد
loquacious
wordy
succinct
1.she is verbose and boring.
1. او پرگو و خسته کننده است.
2.the verbose manuscript
2. نوشته [نسخه خطی] مطول
تصاویر
کلمات نزدیک
verbena
verbatim
verbally
verbal noun
verbal
verbosity
verdant
verdict
verdigris
verdure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان