[صفت]

vindictive

/vɪnˈdɪktɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more vindictive] [حالت عالی: most vindictive]

1 کینه توزانه کینه توز، تلافی کننده

معادل ها در دیکشنری فارسی: انتقام‌جو انتقام‌جویانه کینه‌جو
مترادف و متضاد resentful vengeful
  • 1.the criticism was both vindictive and personalized.
    1. آن انتقاد هم کینه توزانه و هم شخصی بود.
  • 2.vindictive enemies
    2. دشمنان کینه توز
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان