[فعل]

to whet

/wet/
فعل گذرا
[گذشته: whetted] [گذشته: whetted] [گذشته کامل: whetted]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ترغیب کردن برانگیختن

مترادف و متضاد stimulate stir up
  • 1.The book will whet your appetite for more of her work.
    1. این کتاب اشتهای شما را برای خواندن آثار بیشتری از او بر می انگیزد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان