خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسانسور
[اسم]
der Aufzug
/ˈaʊ̯ftsuːk/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Aufzüge]
[ملکی: Aufzug(e)s]
1
آسانسور
بالابر
مترادف و متضاد
Fahrstuhl
Lift
1.Im Büro ist leider der Aufzug kaputt.
1. در دفتر متأسفانه آسانسور خراب است.
2.In diesem Haus gibt es keinen Aufzug.
2. در این خانه آسانسوری وجود ندارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
aufzuchtstation
aufzucht
aufziehen
aufzeigen
aufzeichnung
aufzählen
aufzählung
aufbaulehrgang
aufdrücken
auffrischen
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان