خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جو
[اسم]
die Stimmung
/ˈʃtɪmʊŋ/
غیرقابل شمارش
مونث
[ملکی: Stimmung]
1
جو
فضا، حس و حال
1.Die Stimmung auf der Feier war prima.
1. حس و حال مهمانی عالی بود.
2.Es war eine tolle Party. Die Stimmung war sehr gut.
2. مهمانی عالیای بود. جو خیلی خوب بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
stimmig
stimmen
stimme
stimmbruch
stilvoll
stimmungsvoll
stimmzettel
stimulieren
stimmig
stinken
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان