خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیش بردن
[فعل]
weiterbringen
/ˈvaɪ̯tɐbrɪŋən/
فعل گذرا
[گذشته: brachte weiter]
[گذشته: brachte weiter]
[گذشته کامل: weitergebracht]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
پیش بردن
جلو بردن
1.Diese Diskussion bringt uns nicht weiter.
1. این بحث ما را پیش نمیبرد.
2.Prozesse, die das Unternehmen und unsere Kunden weiterbringen.
2. روندهایی که شرکت و مشتریان ما را پیش میبرند.
تصاویر
کلمات نزدیک
weizenbier
weizen
weitreichend
weitgehend
weiterschlafen
weiterwandern
weiß
weißbier
weißbrot
weiße
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان