1 . سیب
[اسم]

der Apfel

/ˈapfl/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Äpfel] [ملکی: Apfels]

1 سیب

  • 1.Aus den Äpfeln in unserem Garten machen wir Apfelsaft.
    1. ما از سیب‌های باغمان آب سیب درست می‌کنیم.
  • 2.Ein Pfund Äpfel bitte.
    2. یک پوند سیب لطفاً.
  • 3.Zum Frühstück esse ich jeden Tag einen Apfel.
    3. من برای صبحانه هرروز یک سیب می‌خورم.
کاربرد واژه Apfel به‌معنای سیب
"Apfel" یا سیب یک میوه گرد و شیرین است. گاهی در آلمانی از این واژه برای اشاره به درخت سیب هم استفاده می‌شود. مثلاً:
"Im Garten habe ich mehrere Äpfel stehen" (ما در باغچه سیب‌های بیشتری کاشته‌ایم.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان