[اسم]

der Fahrer

/ˈfaːʁɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Fahrer] [ملکی: Fahrers] [مونث: Fahrerin]

1 راننده

  • 1.Bitte nicht mit dem Fahrer sprechen!
    1. لطفاً با راننده صحبت نکنید!
  • 2.Die Busfahrerin war schuld an dem Unfall.
    2. راننده اتوبوس مقصر حادثه بود.
کاربرد واژه Fah­rer به‌معنای راننده
واژه Fah­rer در آلمانی برای اشاره به فردی که یک وسیله حمل‌ونقل را می‌راند، استفاده می‌شود و معنایی مشابه "راننده" در فارسی دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان