خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزاردهنده
[صفت]
annoying
/əˈnɔɪ.ɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more annoying]
[حالت عالی: most annoying]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آزاردهنده
اعصاب خردکن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزارنده
مزاحم
ایذایی
مترادف و متضاد
infuriating
irksome
irritating
agreeable
pleasant
1.He's got a really annoying laugh.
1. او خندهای واقعا آزاردهنده دارد.
2.Mosquitoes can be an annoying part of a vacation at the beach.
2. پشهها میتوانند بخش آزاردهنده تعطیلات در لب ساحل باشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
annoyed
annoyance
annoy
announcer
announcement
annoying buzzing noise
annual
annually
annuity
annul
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان