خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسپرین
[اسم]
aspirin
/ˈæsprɪn/
قابل شمارش
1
آسپرین
1.The doctor prescribed me two tablets of aspirin.
1. دکتر، دو ورق آسپرین برایم تجویز کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
aspire
aspiration
aspirate
aspirant
aspie
aspiring
ass
assail
assailant
assassin
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان