خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حیرت (آمیخته با ترس و احترام)
2 . احترام (شدید)
[اسم]
awe
/ɑ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حیرت (آمیخته با ترس و احترام)
شگفتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رعب
هیبت
1.The sight filled me with awe.
1. آن منظره مرا مملو از شگفتی کرد.
2.They gazed in awe at the small mountain of diamonds.
2. آنها با حیرت به آن کوه کوچک الماس خیره شدند.
2
احترام (شدید)
پرستش (در نتیجه احترام زیاد)
1.As a young boy he was in awe of his uncle.
1. به عنوان یک پسربچه، او داییاش را می پرستید [وقتی که او یک پسربچه بود، برای داییاش احترام زیادی قایل بود].
تصاویر
کلمات نزدیک
away game
away
awash
awareness
aware
awe-inspiring
awe-struck
aweather
awed
aweigh
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان