خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بمباران
[اسم]
bombardment
/bəmbˈɑːɹdmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بمباران
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آتشباری
بمباران
موشک باران
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bombardier beetle
bombard
bomb
bolt of lightning
bolt from the blue
bombay
bombe
bomber
bomber jacket
bombing
کلمات نزدیک
bombardier
bombard
bomb scare
bomb
bolus
bombast
bombastic
bombe
bomber
bombing
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان