خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شستشوی مغزی
[اسم]
brainwashing
/bɹˈeɪnwɑːʃɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شستشوی مغزی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شستشوی مغزی
شست و شوی مغزی
تصاویر
کلمات نزدیک
brainwash
brainstorming
brainstorm
brains
brainless
brainwave
brainy
braise
brake
brake fluid
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان