خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لبه
[اسم]
brim
/brɪm/
قابل شمارش
1
لبه
لب (فنجان و کاسه و ...)
1.The bowl was full to the brim.
1. آن کاسه تا لب پر بود.
2.the brim of a hat
2. لبه یک کلاه
تصاویر
کلمات نزدیک
brilliantly
brilliantine
brilliant
brilliancy
brilliance
brim over
brimful
brine
bring
bring about
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان