خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جارو
[اسم]
broom
/brum/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جارو
تی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جارو
1.That's an odd broom.
1. آن جاروی عجیبی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
brooks
brooklyn
brook
broody
brooding
broomstick
broth
brothel
brother
brother!
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان