خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پاره شدن
[فعل]
to come apart
/kʌm əˈpɑrt/
فعل ناگذر
[گذشته: came apart]
[گذشته: came apart]
[گذشته کامل: come apart]
صرف فعل
1
پاره شدن
تکهتکه شدن، متلاشی شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
متلاشی شدن
گسیختن
گسستن
1.The book just came apart in my hands.
1. کتاب در دستم پاره شد.
2.This old coat is coming apart.
2. این کت قدیمی دارد پاره میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
come along
come alive
come across
come about
come
come around
come away empty-handed
come back
come bottom
come by
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان