خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رقابت جویی
[اسم]
competitiveness
/kəmˈpɛtɪtɪvnɪs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رقابت جویی
1.His competitiveness is making me crazy.
1. رقابت جویی او دارد مرا دیوانه می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
competitive salary
competitive
competition
competing
competently
competitor
compilation
compilation album
compile
compiler
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان