خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گردآوری
[اسم]
compilation
/ˌkɑːmpɪˈleɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گردآوری
مجموعه (آهنگ و ...)، گلچین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تالیف
تدوین
جمعآوری
گردآوری
1.a compilation album
1. آلبوم گردآوریشده او
2.Her latest album is a compilation of all her best singles.
2. آلبوم اخیر او گلچینی از بهترین تک آهنگهای او است.
تصاویر
کلمات نزدیک
competitor
competitiveness
competitive salary
competitive
competition
compilation album
compile
compiler
complacency
complacent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان