خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اعتراف کردن
[فعل]
to concede
/kənˈsid/
فعل گذرا
[گذشته: conceded]
[گذشته: conceded]
[گذشته کامل: conceded]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اعتراف کردن
اقرار کردن
مترادف و متضاد
acknowledge
admit
concede + speech
اقرار کردن + نقل قول
‘Not bad,’ she conceded grudgingly.
او با کینه اقرار کرد: «بد نیست.»
concede (that)…
اعتراف کردن که...
I had to concede that I was wrong.
باید اعتراف میکردم که اشتباه میکردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
concealment
concealer
concealed
conceal
concavo-convex
conceit
conceited
conceivable
conceivably
conceive
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان