[صفت]

conceivable

/kənˈsiːvəbl/
غیرقابل مقایسه

1 ممکن قابل تصور

معادل ها در دیکشنری فارسی: متصور
مترادف و متضاد possible inconceivable
  • 1.It is conceivable that I'll see her tomorrow.
    1. ممکن است [امکانش هست] او را فردا ببینم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان