خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متضاد
[صفت]
contrasting
/kənˈtræstɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more contrasting]
[حالت عالی: most contrasting]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متضاد
متفاوت
1.bright, contrasting colors
1. رنگهای روشن و متفاوت
2.The book explores contrasting views of the poet's early work.
2. کتاب دیدگاههای متضادی از آثار اولیه شاعر را کنکاش میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
contrast
contraption
contrafagotto
contradictory
contradict
contribute
contribution
contrivance
contrive
control
کلمات نزدیک
contrast
contrary wind
contrary to popular belief
contrary to
contrary
contravene
contravention
contreras
contretemps
contribute
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان