خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کمک
[اسم]
contribution
/ˌkɑn.trəˈbjuː.ʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کمک
کمک مالی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اعانه
اعطا
اهدا
بخشش
مترادف و متضاد
alms
benefaction
donation
offering
1.a generous contribution to charity
1. کمک مالی سخاوتمندانهای به خیریه
2.This invention made a major contribution to road safety.
2. این اکتشاف، کمک بزرگی به ایمنی جادهها کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
contribute
contrasting
contrast
contraption
contrafagotto
contrivance
contrive
control
controller
controversial
کلمات نزدیک
contribute to a debate
contribute
contretemps
contreras
contravention
contributor
contributory
contrite
contrition
contrivance
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان