خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرغدانی
[اسم]
coop
/kup/
قابل شمارش
1
مرغدانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مرغدانی
1.If a hawk flies over their coop, they scurry to shelter.
1. اگر یک شاهین بالای مرغدانی آنها پرواز کنند آنها فرار می کنند تا پناه بگیرند.
تصاویر
کلمات نزدیک
coon
coolness
coolly
cooling tower
cooling
cooper
cooperate
cooperation
cooperative
coordinate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان