خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مختصات (ریاضی)
[اسم]
coordinates
/koʊˈɔːɹdᵻnəts/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مختصات (ریاضی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مختصات
گراد
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
coordinate
cooperatively
cooperative
cooperation
cooperate
coot
cop
cope
coping saw
copious
کلمات نزدیک
coordinated
coordinate
cooperative
cooperation
cooperate
coordination
coordinator
coot
cootie
cop
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان