1 . مبارز
[اسم]

crusader

قابل شمارش

1 مبارز مجاهد، جنگجو

معادل ها در دیکشنری فارسی: جهادگر
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان